ننشسته ونشسته ، با تن زخمی وخسته
واسه پیدا کردن خود، همه بتها رو شکسته
نرسیده ورسیده ، توسراب ، شادی رو دیده
دم دروازه شادی ، به سراب خود رسیده
نرسیده ورسیده، توی شب طلوع دیده
واسه پیدا کردن اون ، راه تا افق دویده
نشکسته وشکسته ، رو لباش ترک نشسته
واسه بهت چشم خستش ، گریه چاووشی نشسته
سلام
زیبا بود.
سلام...
خیلی قشنگه
همه زندگی یه سرابه
بجز لبخند تو که واقعی ترین موجود این سرابه
خیلی قشنگه !